​با عرض سلام .

قبل از هرچیزی عذرخواهم بابت کم کار بودن وبلاگ در هفته ی گذشته.

عذاداریهایتان قبول درگاه حق ان شاءالله.

درعجبم که چگونه میتوان در لباس سفیانی عاشق حسین بود،و خوشحالم ازین که در لباس سفیانی هم میتوان عاشق حسین بود.

آخر خودتان قضاوت کنید که چگونه میشود کسی را دوست داشت، عاشقش بود، قبولش داشت ولی خلاف مسلک او عمل کرد.

روی صحبتم با همان خانم هایی است که با وضعی شبیه عروسی رفته ها پا در مراسم عذاداری حسین میگذارند و تازه اگر کمی حجاب داشته باشی نه تنها چپ چپ نگاهت میکنند بلکه کلی انگ خشک مذهب بودن و ریا کاری هم میخوری.

و اما هفته ای که گذشت…

بلاخره شروع شد آن شروع نشده ی در حسرت گذاشته مان،حوزه را میگویم؛ برخلاف تمام تصوراتم اصلا خشک و بی روح و حوصله بر نیست ؛ ان شاءالله که تا پایان نیز همین باشد اوضاعمان.

و در نهایت نگرانم برای قلب مهدی زهرا.نگرانم برای صورت سیلی خورده اش.نگرانم از تنهایی طاقت فرسای او.

به مناسب تاسوعای حسینی..

ناله ی یا فاطمه در حرم افتاد

وای،وای،وای،وای، علم افتاد
دست علمدار بی دست پناه دست تنگی هایتان.????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1396-07-08] [ 01:02:00 ق.ظ ]